بدون شرح...
#حاشیه_دیدار.حتما بخونید
? یکی از حواشی دیدار رهبر انقلاب با خانواده های شهدای مدافع حرم
? … در همین بین، یکی از گوشهی مجلس آقا را صدا میکند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه «حبیب آقا!» آقا سرش را برمیگرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا میگوید:
- ما، هم داماد شهید بودیم و هم همرزم شهید!
- رهبر با خنده و بذلهگویی میگوید:
«خب، حالا چی چی میگی؟!» ?
- یک هدیه هم به ما بدید!
«-بله، حتماً!»
- اجازه هست بیام جلو؟
«بله، بفرمایید!»
آقا آغوشش را برای همرزم شهید باز میکند؛ او هم جلو که میرسد، خم میشود و در گوش آقا میگوید:
- ما ایندفعه مجروح شدیم ولی نتونستیم شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که ایندفعه…
بغضش میگیرد و نمیتواند ادامه دهد؛
آقا میگوید:
«دعا نمیکنم که شهید بشید. دعا میکنم که انشاءالله موفق به جهاد در راه خدا شوید.»
“دعا کنید که امام علی (علیهالسلام) ما رو بهعنوان مدافع ناموسش قبول کنه”
? آقا کمی چهرهشان تغییر میکند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ میگویند: «انشاءالله»