#فیلتر_سخن
داستان سخن وفیلتر
شخصی نزد همسایه اش رفت و گفت : گوش کن ! می خواهم چیزی برایت تعریف کنم . دوستی به تازگی در مورد تو می گفت …
همسایه حرف او را قطع کرد و گفت : قبل از اینکه تعریف کنی ، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده ای یا نه ؟
- کدام سه صافی ؟
- اول از میان صافی واقعیت . آیا مطمئنی چیزی که تعریف می کنی واقعیت دارد ؟
- نه من فقط آن را شنیده ام . شخصی آن را برایم تعریف کرده است .
- سری تکان داد و گفت : پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده ای . مسلما چیزی که می خواهی تعریف کنی ، حتی اگر واقعیت نداشته باشد ، باعث خوشحالیم می شود .
- دوست عزیز فکر نکنم تو را خوشحال کند .
- پس اگر مرا خوشحال نمی کند حتما از صافی سوم ، یعنی فایده ، رد شده است . آیا چیزی که می خواهی تعریف کنی ، برایم مفید است و به دردم می خورد ؟
- نه ، به هیچ وجه !
- همسایه گفت : پس اگر این حرف ، نه واقعیت دارد ، نه خوشحال کننده است و نه مفید ، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی ! !